- هفته گذشته امتحان پایان ترم (نهایی) دادیم.

We took our final exam last week.

 

(در زبان انگلیسی برای امتحان دادن (توسط شاگرد) از take an examو یا معادل آن do/sit an examاستفاده می شود)

 

- دیروز امتحان دادیم.

We took/ did / sat an exam yesterday.

 

(برای امتحان گرفتن توسط معلم از gave an examاستفاده می شود.)

 

- دیروز معلم مان از ما امتحان گرفت.

Our teacher gave an exam yesterday.

 

 

- در امتحان قبول / رد شدم. ( افعال passو failحرف اضافه نمی گیرند.)

I passed / failed my exam.

 

- دیروز کارنامه ام را گرفتم .

I got my report card yesterday.

 

- ترم قبل شاگرد اول ( ممتاز) شدم.

 I was the top student last term.

 

- امتحانت/مصاحبه ات... چطور بود؟

How did your exam/interview … go?

 

- امتحانم /مصاحبه ام خوب شد./امتحانم را خوب دادم.

I did well in my exam / interview.

 

- امتحانم / مصاحبه ام را خراب کردم./ بد دادم.

I did badly in my exam / interview.

 

- امتحانم / مصاحبه ام را خراب کردم .

I messed up my exam / interview.

 

- بالاخره موفق شدم امتحان را قبول شوم.

I finally managed to pass the exam.

 

- چیزی نمانده بود که در امتحان رد شوم. (اما قبول شدم)

I almost / nearly failed my exam.

 

- در امتحان میان ترم نمره (خیلی) پایین گرفتم.

I got a (very) low mark in my mind-term test.

 

- نمره قبول چند است؟

What’s the passing mark?

 

- امتحان شفاهی است یا کتبی؟

Will the exam be oral or written?

 

- ورقه های امتحانی ما را تصحیح کرده اید؟

Have you corrected our exam papers?

 

- برای این امتحان چقدر وقت داریم؟

How much time do we have for this exam?

 

- ببخشید! چقدر وقت باقی مانده است؟

Excuse me! How much time is left, please?

 

- در کلاسم پیشرفت زیادی / خوبی دارم.

I’m making a lot of progress / I’m making good progress in my class.

 

- آنقدر که باید درس نمی خوانم.

I don’t study / I’m not studying as hard as I should.

 

- از کلاس عقب هستم.

I’m behind ( the class) in my studies.

 

- دارم عقب می افتم زیرا به اندازه کافی برای درس هایم وقت نمی گذارم.

I’m falling behind because I don’t put in enough time for my studies.

 

- امروز حال و حوصله درس خواندن را ندارم.

I’m not in the mood for studying today. = I don’t feel like studying today.

 

- اگر می خواهی در امتحان ورودی دانشگاه رتبه بالایی بدست بیاوری باید دود چراغ بخوری. (منظور بیدارن ماندن در شب و درس خواندن است.)

If you want to get high ranking in the university entrance exam, you must burn the midnight oil. (= stay up late at night and study)

 

- امکان دارد به من وقت بیشتری بدهید؟ من هنوز سوال 65 هستم.

Will you give me some extra time, please? I’m still on question 65.

 

- به زور / به زحمت در امتحان قبول شدم.

I barely managed to pass the exam.

 

- هنگام امتحان همه چیز یادم رفت.

My mind went blank during the exam.

 

- امتحان را ناپلئونی قبول شدم.

I passed the exam by the skin of my teeth.